
گشتاور ، نه اسب بخار ، برابر با قابلیت رانندگی است. گشتاور قابل دسترسی همان چیزی است که مردم در رانندگی روزمره به آن احتیاج دارند ، نه اینکه مهره ها را از ماشین دور کنند تا 200 اسب بخار نیرو تولید کنند. به همین دلیل گازوئیل درخشان است. اما سالها کلیشه های منفی ، یک حرف قرمز مایل به قرمز را بر روی موتورهای دیزلی نقاشی کرده است. نباید
(افشای کامل: BMW از من می خواست 535d را آنقدر بد رانندگی کنم که به من اجازه دادند یک آخر هفته از لذت دیزل تمیز استفاده کنم. کوههای گشتاور من را بدون هیچ زحمتی اراده کردند.)
دیزل کارهای بهتری نسبت به یک موتور گازی سنتی انجام می دهد ، اما یک زن و شوهر بلافاصله از این خودرو برجسته می شوند. اعداد صرفه جویی در مصرف سوخت فقط بنزین است - اغلب عملکرد بهتر هیبریدی و بهتر را بدون نیاز به رانندگی با ماشین با وزن پایین باتری برمی گردانند (اگر کنجکاو باشید 38 MPG در بزرگراه). متأسفانه ، گازوئیل در بیشتر مکان ها از سوخت ممتاز گران تر است و صرفه جویی در هزینه ها تا سالها پس از مالکیت خودرو مشهود نیست و این حتی اگر در مورد خودروهای هیبریدی نیز صدق کند ، خاموش است.
مزیت دیگر و قابل توجه تر ، گشتاور است. گشتاور و oodles. در یک سدان اجرایی مانند سری 5 احتمالاً بیشتر از یک انفجار در دور اتومبیل در یک بزرگراه عبور خواهید کرد. بزرگراه جایی است که گشتاور دوست شماست.
BMW (به همراه رقبای آلمانی آئودی و مرسدس) این را می داند و در چند سال گذشته آنها انتخاب محدودی از وسایل نقلیه دیزلی را به ما پیشنهاد داده اند. ما در حال ارائه طیف کاملی از پیشنهادها نیستیم ، به این معنی که کوچکترین یا بزرگترین نسخه قدرتمند را دریافت نمی کنیم. در عوض ، ما یک میانه رده 3.0 با برچسب 535d دریافت می کنیم. نه ، این گلوله های M550d وحشی یا 518d صرفه جو نیست ، اما باید به اندازه کافی باشد که بیشتر همه را راضی کند.

535d 256 اسب بخار قدرت دارد که همه چیز زیاد نیست ، اما گشتاور 413 پوند فوت از 1500 دور در دقیقه دارد. معنای آن شتاب بی دردسر در هر دنده ای است. این یک موتور واقعاً فوق العاده است و چرا BMW BMW این تعداد گشتاور را در همه جا تبلیغ نمی کند و معنای آن را بشارت نمی دهد بسیار فراتر از درک محدود من از جهان است.
BMW به درستی قرار داده است که موتور آن را در سری 5 قرار دهد ، این خودرویی است که از زمانی که کسی نیمکت را مشخص کرده است ، معیار برتر سدان ورزشی است. جدیدترین سری 5 مانند E60 بحث برانگیز نیست (برای نمونه ، من بیشتر E60 را دوست داشتم. مادرم آن را خیلی دوست داشت و سه تای آن را داشت) و کاملاً جذاب است.
اما رقابت ، یعنی Cadillac CTS 2014 ، BMW را فرا گرفت. تمرکز BMW مانند هر مارکی از Ultimate Driving Machine به شرکتی تبدیل می شود که برای رانندگی با اتومبیل های سازگار با محیط زیست و همچنان سرگرم کننده تولید می کنند و راه حل های حرکتی (ika i3) را ارائه می دهند. بسیاری از مردم می گویند BMW راه خود را گم کرده است ، اما شما کسی را نمی بینید که در مورد تمرکز کادیلاک بر روی یک مارک عملکرد گرا باشد ، اینطور است؟
نمای بیرونی: 8/10

حتی اگر طراحی E60 5er را دوست داشتم ، در اقلیت بسیار بسیار کمی بودم. احتمالاً اقلیت یک. متنفر ، بله ، متنفر ، گفتند که عینک دام ادنا را دارد ، متعجب به نظر می رسید ، و بیش از حد بیش از حد مدل داشت. من می توانم این را درک کنم ، فقط موافق نیستم.
F10 طراحی بسیار ملایم تری نسبت به E60 است اما برای آن رنج نمی برد. دنباله نسبت به E60 که در بسیاری از اوقات بسیار بلند و باریک به نظر می رسد ، یک پیشرفت مشخص است. 535d من همچنین دارای بسته M-Sport بود که شامل چرخ های 19 اینچی و یک کیت aero جدید است. بسیار M5 و تهاجمی است ، همان چیزی است که باید باشد. در واقع ظاهر آن بهتر از M5 است.
سپر استاندارد کمی خسته کننده و مشتق شده است ، بنابراین اگر 535d دارید ، M-Sport را تهیه کنید. به این ترتیب مردم تعجب می کنند که چرا صدای M5 مانند تراکتور است.
داخلی: 8/10

در E60 ، BMW از یک ویژگی علامت تجاری خلاص شد: زاویه قرار دادن خط تیره به سمت راننده. این زاویه به معنای تمرکز بر راننده بود ، یک کابین خلبان در اطراف شخص در سمت چپ (یا راست ، اگر در سمت اشتباه جاده رانندگی می کنید) قرار گرفت. با F10 ، آن زاویه کمی نسبت به راننده برمی گردد.
پیو
شما انتظار دارید که همه چیز در داخل نرم و لطیف باشد ، اما در عین حال سخت و اسپرت باشد ، و حق با شماست ، اینطور است. از بالای سرم ، واقعاً هیچ شکایتی در مورد هیچ قسمت داخلی ندارم. چرخ M-Sport دارای یک توپی کوچک و دوست داشتنی است ، مواد همگی از کیفیت بالایی برخوردارند و خب ، همین.
اوه! صبر کنید ، چیزی وجود دارد. مانند سری 3 ، 5er به فناوری start start برای کاهش میزان انتشار آلاینده مجهز است ، خوشبختانه می توان آن را خاموش کرد. مشکل این است که دکمه خاموش کردن استارت به دکمه راه اندازی ماشین متصل است. یکی را اشتباه به سمت یک چراغ فشار دهید ، و شما احساس می کنید مثل یک جنون هستید.
نه اینکه احساس کنم مثل یک مجنون یا هر چیز دیگری هستم. فقط شگفت آور است که برای شرکتی که سخت تلاش کرد تا ارگونومی iDrive را به درستی بدست آورد ، آنها وقتی آن را به محل قرار دادن یک دکمه ساده می اندازند ، آن را بسیار بد می کنند.
شتاب: 8/10

اولین باری که از خط خارج شدم و گاز گرفتم ، لاستیک ها را چرخاندم. این گشتاور ، گشتاور هیولا بود که اساساً در حالت بیکار در دسترس است. به سختی و محکم به خط قرمز کم (حدود 5500) می کشد و ادامه می یابد. به جای تحویل قدرت شیدایی ، این بیشتر یک ضربه نرم در پشت است ، تجربه حرکت قطار باری مانند حرکت به جلو.
خارج از خط جایی نیست که BMW حتی قوی ترین درخشش را داشته باشد. این یک کشش دنده ای در بزرگراه از 60 به 80 MPH است ، یا هنگامی که سرعت مجاز از 25 به 45 MPH تغییر می کند ، در یک backroad. کمترین فشار بر روی گاز باعث انتقال یکپارچه از حد به حد دیگر می شود و باعث عبور نسیم می شود.
قابلیت کشش این نیروگاه یک مکاشفه است. برای ایجاد پاس نیازی به چرخیدن نیست ، نیازی نیست که سه بار تغییر مسیر دهید تا در محدوده دور قرار گیرد. هنگام کروز این خودرو در محدوده دور موتور است و این دقیقاً همان چیزی است که شما در یک سدان اجرایی می خواهید.
ترمز: 7/10

احساس پدال خوب ، خیلی چنگ زدن ، خیلی نرم نیست ، درست است. Bimmer سنگین است ، این چیزی است که به آن آسیب می رساند.
در یک ثانیه بیشتر در مورد آن صحبت کنید.
سواری: 8/10

پنج دقیقه بعد از سوار شدن به ماشین ، کلمات زیر را گفتم: "این چیز خوب است." و بسیاری از آنها به کیفیت سواری کاهش یافت. محکم است اما زیاد هم نیست. در بزرگراه ، بسیار راحت است ، مانند سوار شدن بر یک فرش جادویی مجهز به دیزل.
تعداد بسیار کمی از خودروها هستند که به اندازه یک سری 5 در جاده ساخته شده یا کنترل شده باشند. به همین دلیل تعداد زیادی از آنها را می بینید.
دست زدن به: 6/10

اینجا جایی است که من مشکل داشتم. هنوز هم جامد و قابل پیش بینی است ، اشتباه نکنید ، اما احساس سنگینی می کند.
با وزن محدود شده به ادعای BMW 3.817 پوند (برای من سنگین تر است) ، تصور ماشین کوچک یا بزرگی نیست. اتومبیل های زیادی وجود دارند که این وزن را پنهان می کنند ، اما سری 5 F10 از آن دسته خودروها نیست. شما به سمت گوشه ای زخم می شوید ، و هنگامی که وارد خانه می شوید فکر می کنید "تلخه مقدس ، این احساس سنگینی دارد ، آیا از نوبت عبور می کند؟" من تصور می کنم که باید آن را به خاطر عملکرد بهتر از وزنش تحسین کنم ، اما با یک ماشین سنگین کنار نمی آیم.
Cadillac CTS ، که یک صد پوند سبک تر است ، فقط احساس تمایل ، سبکی ، زنده بودن بیش از BMW در دهه بیستم می کند. کاهش وزن مساوی است با اتومبیلی که احساس ارتباط بیشتری دارد و در اینجا ، BMW بیش از حد پف کرده است که می تواند اعتماد به نفس بالایی را که در هنگام رانندگی پرخاشگرانه داشت ، ایجاد کند.
گیربکس: 9/10

اگر مجبور شوم دوباره در مورد چگونگی خوب بودن این ZF هشت سرعت بحث کنم ، فکر می کنم پرتاب می کنم. تنظیم در حالت روشن است ، شیفت ها کاملاً مطابقت دارند ، در صورت نیاز یک مشت پنج دنده را خواهید گرفت.
نگاه کن این یک انتقال عالی است. من واقعاً نمی دانم چه چیز دیگری در این مورد بگویم.
صوتی: 7/10

استریو عالی ، توجه داشته باشید موتور. دیزل هرگز به عنوان یک سروصدای محرک شناخته نشده است. فقط کافی است به آئودی R18 در Le Mans گوش دهید ، که باعث ایجاد صدای بلند می شود و نه داد و بیدادی که دهه هاست شنیده ایم.
با سرعت 80 MPH ، شگفت انگیزترین صدایی که خودرو ایجاد می کند ، کمبود صدا است. این ماشین در سرعت ، ساکت شدن کمی تایر و صدای باد ساکت است. دمدمی مزاجی است
اسباب بازی ها: 8/10

iDrive قبلاً آفت موجودیت همه بود ، حتی اگر شما BMW نداشتید. استفاده از آن آهسته ، غیرشهودی و وحشت آور بود. این همان اتفاقی است که می افتد وقتی شما اولین کسی هستید که یک کنترلر چندرسانه ای را پیشگام می کنید.
اما این نسخه جدید iDrive… عالی است. استفاده از آن آسان ، بصری ، هوشمندانه است. درست در آنجا با MMI آئودی به عنوان بهترین رابطی است که این روزها می توانید برای یک ماشین داشته باشید.
به غیر از iDrive و ویژگی های بی شمار آن ، این ماشین دارای سه حالت رانندگی ، چراغ های LED کامل (که بسیار برجسته هستند) ، کنترل کروز ، سنسورهای پارک ، رادیو ماهواره ای و سایر لنگرها و لپ های دیگری که در یک وسیله نقلیه انتظار دارید این کلاس.
ارزش: 6/10

قیمت 535d از 56،600 دلار شروع می شود که ارزان نیست. و اکنون ، به نظر می رسد BMW صفحه ای از کتابچه راهنمای پورشه را برداشته است ، جایی که یک ماشین مدل پایه شما را راضی نخواهد کرد. این 535d مجهز متوسط 66425 دلار بود. اگر این مورد را به چند گزینه دیگر مانند آنچه می خواهم مجهز کنم ، این یک ماشین 77000 دلاری خواهد بود.
پول خیلی زیاد است
از جهات مختلف ، BMW همچنان بهترین اتومبیل در کلاس خود و یکی از بهترین اتومبیل هایی است که امروز می توانید در این بخش خریداری کنید. راهی برای تعیین خطا در ماشین وجود ندارد ، زیرا این کار هر آنچه را که انتظار دارید انجام می دهد و در هر کاری که به سمتش پرتاب کنید کار خارق العاده ای انجام می دهد.
من نمی توانم به اندازه کافی خوب درباره قدرت دیزل بگویم. این موتور اکنون یکی از موتورهای مورد علاقه من است و یک ماشین درخشان را ایجاد می کند. من واقعاً دلیلی برای خرید یک سری 5 با موتورهای دیگر نمی بینم ، این باعث می شود 550i بی معنی به نظر برسد و 535i بیش از حد پرکار به نظر برسد. گشتاور همان چیزی است که شما نیاز دارید و این شما را تحویل می دهد.
آیا ترجیح می دهم سبکتر باشد؟ البته. و این اصلی ترین مشکلی است که من با آن دارم. موتور ، گیربکس ، شاسی همه فوق العاده هستند. اما آن را در یک رژیم قرار دهید ، 200 پوند از آنجا خارج کنید و سپس چیزی دارید که زنده می شود. این کار را انجام دهید و BMW در بالای کلاس به تنهایی می ایستد. اما به همین ترتیب ، کادیلاک در خانه اش را می زند.