وقتی تیم 24 ساعته لیمو یک فولکس واگن تیپ 4 رایگان - بزرگترین ماشین خنک کننده هوا VW که تاکنون ساخته شده را به من پیشنهاد داد - مجبور شدم آن را بیش از 2000 مایل از کالیفرنیا تا تگزاس منتقل کنم. به نظر می رسد فرصتی مناسب برای فهمیدن این است که آیا فولکس واگن اطلس 2018 می تواند خانواده ها و یکی از اجداد آن را تحمل کند ، درست است؟
[افشای کامل: فولکس واگن از ما می خواست که اطلس را آنقدر بد رانندگی کنیم که آنها با یک مخزن کامل بنزین و یک سیم بکسل برای من در لس آنجلس برای من فرود آوردند و در واقع به من اجازه دادند با آن یک خانه فولکس واگن دیگر را در تگزاس حمل کنم.]
اتفاقاً می تواند. در واقع اطلس واقعاً نمایش را در این ماجراجویی به سرقت برد ، زیرا این یک رویای مسافربری جاده ای بسیار راحت است و کاملاً با چالش کشیدن ماشین دیگر تا مسیری بسیار طولانی روبرو است.
فولکس واگن 411 که جدیداً مورد استفاده من قرار گرفته است ، به هیچ وجه نزدیک خیابان قانونی نبود ، خصوصاً پس از آنکه مارک قلمرو خود را با روغن علامت گذاری کرد. صاحب قبلی وقت نکرده بود تا ظرف های خنک کننده لازم را پیدا کند ، بنابراین بیش از حد گرم می شود و هر کجا که می رود رد روغن و غم و اندوه می گذارد. تنها راهی که از کالیفرنیا به خانه آستین ، تگزاس می آمد در پشت تریلر U-Haul بود.


آن تریلر در آستانه سفر 2،150 مایل قرار گرفت و این یک آزمایش خوب از ظرفیت یدک کشی 5000 پوندی اطلس است. گرچه در یدک کشیدن به اندازه یک وانت نیم تنی بدون دردسر نبود ، اما رتبه بندی بکسل اطلس از نظر تئوری به آن قدرت کشش کافی برای اداره انواع قایق ها ، تریلرهای کوچک کمپرسور و بله ، بیشتر VW های کلاسیک را می دهد.
من می بینم كه كاین خانواده دوست پورشه ، سایر دفاتر پورشه را به طور مداوم در پیست حلقه های معمول پورشه خود منتقل می كند. بنابراین با وجود همه بازاریابی های کودک محور ، اطلس احساس می کند ساخته شده است تا همان کار را برای طرفداران VW انجام دهد. این همه وسایل من را به راحتی برای یدک کش خانه نگه داشت و حتی برای خوابیدن بسیار فراتر از هر حقی بود. در صورت نیاز ، هر دو ردیف عقب صندلی کاملاً صاف تا می شوند ، بسته به نیاز شما فضای وسیعی را برای وسایل و یا چرت زدن ارائه می دهند.


من صبح روز بعد از مسابقه دوست جالوپنیک و راننده رالی استخدام استیون هارل را در لس آنجلس سوار کردم و با ماشین به سمت شرق حرکت کردیم. بخشی از من واقعاً دوست دارم که یک وسیله نقلیه یدک کش کوچکتر داشته باشم و برخلاف وانت بزرگتر ، زیرا حتی حرکت در اطلس و تریلر از طریق منطقه وانت ورود به فرودگاه لس آنجلس بسیار آسان بود.
از آنجا ، ما به سمت شمال شرقی به سمت لاس وگاس ، به کوه ها و از طریق وسعت شنی بزرگ دره مرگ ، حرکت کردیم. مطمئناً هنگام بالا رفتن وزن تریلری که به عقب بر می آید و احساس می کنید در سراشیبی و ایستگاه های کوتاه تر به جلو رانده می شود ، احساس می کنید ، اما همه اینها بسیار قابل کنترل است. اطلس حتی ارتفاع خود را در صفحه nav به شما نشان می دهد که تماشای شما در هنگام بالا رفتن و پایین آمدن از گردنه های کوهستان بسیار سرگرم کننده است.
دمای روغن موتور Atlas در صعودهای شیب دار هرگز گرم نمی شد. موتور 3.6 لیتری VR6 آن به 276 اسب بخار قدرت و 266 فوت فوت بریت گشتاور رسیده است که در همه درجه بندی ها به جز شیب دارترین درجه ها بیش از حد مناسب بود. البته با انتخاب دنده +/- همراه بود که به ترمز موتور در پایه های سرازیری کمک کرده و ترمزها را خالی می کند.
کمک شروع و توقف نقطه کور هنگامی که یک تریلر در پشت قرار دارد به طور خودکار غیرفعال می شوند ، اما به نظر می رسد سایر کمک های راننده با احتیاط اشتباه می کنند. گاهی اوقات اطلس مواردی را که به هیچ وجه خطری نبودند به عنوان خطرات در نمای دوربین بالای اتومبیل پرچم گذاری می کرد ، اما در بیشتر موارد ، این یک روش درخشان برای دیدن آنچه در اطراف ماشین بود وجود داشت. چراغ های روشن اتوماتیک نیز کمی پارانوئید بودند ، گاهی اوقات برای بازتاب هایی که در واقع ترافیکی در پیش نبودند ، کم نور می شوند.

در کمتر از 100 مایلی شرق LA ، مناطقی از جنوب غربی بسیار عجیب و غریب می شوند. عبور از پایگاه فضایی موهاو و پایگاه هوایی ادواردز چندین هواپیمای جالب را در آسمان به وجود آورد که هیچ یک از برنامه های معمول ردیابی هواپیما آنها را شناسایی نمی کند. پریم ، نوادا ، مانند یک جواهر کوچک عجیب و غریب از دور ، با مجموعه ای از کازینوها برای جلب بازدید از کالیفرنیا ، به آنجا نگاه می کرد. توقف کردیم و در اطراف یک پیست خارج از جاده خارج از یک کازینو در آنجا قایق شدیم.


هر از چند گاهی مجبور بودیم کمی از اطلس استفاده کنیم ، اما مسافت پیموده شده بنزین خیلی بد نبود. ما در سفر ، بسته به زمین ، بین 12 تا 18 مایل در هر کیلوگرم شاهد بودیم ، مسافت پیموده شده معمولاً نزدیک به 14 کیلوگرم در ساعت با سوخت عادی بدون سرنشین است ، نه کمتر.
همه مواردی که در نظر گرفته شده است ، مسافت پیموده شده برای وسیله نقلیه یدک کش بد نیست. این حالت های مختلف رانندگی برای شرایط و زمینهای مختلف داشت ، از جمله حالت رانندگی "Sport" که همه چیز را کمی تیزتر و واکنشی تر می کند درصورت نیاز به مکان های سریعتر.
در سمت مقابل ، حالت نمایش "Economy and Range" برای داشبورد دیجیتالی قابل تنظیم به ما کمک کرد تا با نشان دادن تمام اطلاعات مربوط به هنگام مواجه شدن با ایستگاه بنزین مخوف 107 مایل ، سوخت را به سمت پمپ بنزین بعدی که می توانیم پیدا کنیم فشار دهیم. " امضا کردن. وقتی مخزن خیلی کم شد ، اطلس حتی پیشنهاد پیدا کردن بنزین را برای ما پیدا کرد.
کروز کنترل اطلس بسیار هوشمند است که به طور خودکار ترمز و گاز می دهد تا با سرعت انتخابی شما مطابقت داشته باشد ، اما این برای کشش سوخت ایده آل نیست. این بهتر است توسط پای حساس خود شما مدیریت شود. شاید این نرم ترین کروز کنترل تطبیقی باشد که من تاکنون استفاده کرده ام ، اما به آرامی از ترمز استفاده می کنید تا فاصله دلخواه خود را از اتومبیل مقابل خود حفظ کنید.

توقف ما برای شب لاس وگاس بود ، جایی که قرار بود روز بعد از آفرود Vegas Experience (یا VORE ، به طور خلاصه بله ، واقعاً) را بررسی کنیم و یک روز بعد به جاده برویم. مقداری ترسناک بود که زمان مرگبارترین تیراندازی دسته جمعی ما در ایالات متحده ، یک روز قبل از ورود ما در یک جشنواره موسیقی در نوار وگاس اتفاق افتاده بود.
وقتی رسیدیم بعضی مناطق هنوز بسته بودند. برای کمک ، نکات و عزیزان از دست رفته و تقدیر و تشکر از پاسخ دهندگان اول و جامعه وگاس ، تابلوها با خط تلفن روشن روشن شدند. پلیس بیشتر از حد معمول در Strip صف کشیده بود ، که هم اطمینان بخش بود و هم یادآور وحشت تازه رخ داده بود. چندین یادبود موقت برای کسانی که گم شده بودند در مقابل چشمه بزرگ بلاجیو برپا شده بود. شخصی از NPR حتی برای مصاحبه به باشگاه اسلحه در کنار VORE آمد.
با وجود زمان بندی ، مدرسه آفرود VORE عالی بود. در این سفر نمی توانستم 411 خودم را تحویل بگیرم ، اما بیش از این تمایل داشتم که در ماشین شخص دیگری پاره پاره شوم. من بررسی کامل را برای مطالب بعدی ذخیره می کنم ، اما اگر به لاس وگاس بروید و از کامیون های صحرا پرش نکنید ، این کار را اشتباه انجام داده اید.

ما تصمیم گرفتیم که 411 را برای آن سفر روزانه در هتل ترک کنیم ، که واقعاً معامله چندانی نبود زیرا دوربین پشتیبان / نمای بالادست صف آرایی با تریلر پشت سر ما را هنگامی که زمان قلاب بود بسیار آسان می کرد دوباره ماشین را بالا بزنید.



روز بعد ، به جاده گراند کنیون برگشتیم. مناظر زیباست ، اما ترکیبی از نیاز به نوشتن مقالاتی برای همین سایت و تکرار کوه اسکرابی پس از کوه اسکرابی به معنای آن است که زمان آزمایش پلاگین الکتریکی 115 ولتی است که در کنسول مرکزی اطلس وجود دارد. نه فقط یک سوراخ فندک - یک درپوش معمولی به سبک دیواری در پشت کنسول وجود دارد. بسیار مسخره بود و من هر وقت رانندگی نمی کردم می توانستم کارهای خود را انجام دهم.
آنچه در مورد وضعیت الکترونیکی چندان جالب نبود این بود که اطلس مانع از استفاده شما از برخی از عملکردهای سرگرمی و سرگرمی در هنگام حرکت اتومبیل می شود. ساعت در تمام مدت سفر در زمان اقیانوس آرام گیر کرده بود زیرا ما فقط فکر می کردیم که وقتی آن را حرکت می دهیم آن را تغییر دهیم و در آن صورت سیستم حتی به مسافر اجازه نمی دهد به آن عملکرد دسترسی پیدا کند. چندین تنظیمات استریوی پیشرفته دیگر نیز در حین حرکت ماشین قابل دسترسی نبودند.
اما تعداد زیادی اسباب بازی دیگر وجود داشت تا شما را مشغول و راحت کند. صندلی های جلوی گرم و خنک نرم و پشتیبانی کننده بودند و برای چرت زدن در سمت سرنشین بسیار مناسب بودند. کنترل آب و هوا در منطقه دو ، آرامش بین یک تگزاس و یک شمال شرقی با نیازهای دمایی بسیار متفاوت را حفظ می کند. موقعیت های قابل برنامه ریزی صندلی نیز همین کار را کرد ، زیرا ما نیز ارتفاع بسیار متفاوتی داریم. صدها میلیون سطل آشغال خوب ، سازماندهی میان وعده ها ، خواندن مواد ، بالش ، نوشیدنی و سایر موارد را آسان کرده است. کنسول مرکزی حتی می توانست بطری های کاملاً به اندازه یک لیتر را در خود جای دهد.
گراند کانیون ، باور کنید یا نکنید ، از نظر شخصی حتی از آنچه تصور می کنید بزرگتر است. مدتی را سپری کردیم تا شب را به محل اردوگاه تبدیل کنیم تا در یک نقطه بلند که به دره گیر کرده بود بیرون برویم و فقط به همه آن خیره شویم.


حتی در ماه اکتبر ، اردوگاه در گرند کانیون غروب شلوغ و پر سر و صدا بود. اما صبح روز بعد ، در امتداد لبه دره رانندگی کردیم تا حتی بیشتر چشم انداز کنیم. یک بار دیگر ، اندازه کوچکتر اطلس عالی به نظر می رسید: همه وسایل کمپینگ ما را در خود جای داده بود ، اما وقتی مجبور شدیم از موتورخانه های بزرگ و سایر سکوهای بکسل در پارک ملی طفره برویم ، خیلی عظیم و سنگین نبود.



اردوگاه شب بعد مانند گراند کانیون احساس می شد. ما قصد داشتیم در اردوگاه Juniper Forest National Gila در نزدیکی Quemado ، نیومکزیکو بمانیم ، اما برای زمستان تعطیل نبود. چرخاندن با ماشین پشت سر ما در جاده باریک دشوار بود ، بنابراین ما از آن پایین تر رفتیم - و به زودی سنگ فرش جای خود را به یک جاده ماسه ای شسته شده داد.
در این جاده ناهموار و ناهموار بود که اطلس بار دیگر درخشید. حالت آفرود آن بدیهی است که کامیون های مسابقه صحرایی VORE کاملاً دست اندازها را صاف نمی کند ، اما کار راحتی و تحسین برانگیزی را انجام می دهد ، حتی با یک تریلر پشت سر ما. ضرب و شتم به پایین هر دو انتهای 411 که به آرامی چشیده شده است (و فشرده سازی فنرهای پرانرژی آن) در جاده های پر از دست انداز کمک بسیاری می کند ، حتی اگر مجبور شویم به طور دوره ای همه چیز را دوباره پایین بیاوریم.

به زودی اردوگاه El Caso Campground را یافتیم - یکی از مکانهای دور افتاده که در آن می توانید در اوقات فراغت خود رانندگی کرده و از آنجا رانندگی کنید. همه چیز به غیر از نوری نزدیک ورودی کمپ و ماه سیاه و سفید بود. این یک اردوگاه حتی بدوی تر بود که ظاهراً هنوز برای زمستان تعطیل نشده بود.
در محل اردوگاه از راه دور هوا بسیار خنک بود ، بنابراین در حالی که استیو از حمام استفاده می کرد ، در پشت اطلس تغییر مکان دادم و از کنترل های تهویه مطبوع عقب برای گرم کردن در جهت کلی من استفاده کردم. آفتابگیرهای اطلس کمی از حریم خصوصی افراد را ایجاد می کردند ، حتی اگر واقعاً کسی در آنجا نبود که به طور تصادفی ماه را مهتاب کند.

بعضی از کایوت ها از دور زوزه می کشیدند ، اما یک بار به خودم یادآوری کردم که احتمالاً مزاحم چادری نمی شوند که اول مزاحم آنها نشود ، این ممکن است آرام ترین شب خواب من در تمام سال باشد. هوای کوه به اندازه ای شفاف و تمیز بود و احساس غرق شدن در کیسه خواب بالش شده بود.

بسیاری از مسیرهای انحرافی که در این سفر انجام دادیم تأکید داشتند که "بزرگترین فولکس واگن های ما" واقعاً کوچک است. دهانه شهاب سنگی آریزونا با یک مایل عرض و 550 فوت عمق به اندازه کافی فروتنانه بود. فقط یک ظرف آنتن از 27 که آرایه بسیار بزرگ در نیومکزیکو را تشکیل می دهند ، فولکس واگن به اصطلاح بسیار بزرگ ما را کوتوله کرد.


در پایین جاده ، بنای یادبود ملی White Sands مایل های بسیار زیادی از تپه های شنی بکر را فراهم می کرد که باعث می شد ما احساس بدی نکنیم که فکر نمی کنیم در آنجا اردو بزنیم ، بلکه بر فراز VW های بزرگ نیز استوار است. غارهای کارلسباد حتی در زیر زمین نیز احساس کوچکی در ما ایجاد کردند. و آخر از همه ، غرب تگزاس وجود داشت که عبور از آن برای همیشه و همیشه طول می کشد. من هرگز از مقیاس باشکوه مناظر عجیب و شگفت انگیز غرب ایالات متحده خسته نمی شوم.

فولکس واگن 411 آن را به خانه سالم و صحیح تبدیل کرده و اطلس برای این سفر کاملا مناسب بود. به اندازه کافی بزرگ بود و می توانست همه وسایل ما را با فضای کافی برای پس انداز بدون احساس خیلی عظیم و نامناسب بودن در خود جای دهد. اگر یک وسیله نقلیه یدک کش می خواهید که مانند یک ماشین معمولی رانندگی کند ، این یک گزینه عالی است که در داخل با صرف هزینه بسیار بسیار کمتر ، مانند یک Cayenne-lite احساس می شود. تستر ما ، که یک نسخه چهار چرخ متحرک بود ، هیچ افزونه اضافی با هزینه اضافی در بالای بسته تر و تمیز SEL Premium نداشت ، با احتساب هزینه مقصد تنها 49415 دلار بود.